کالسکه، کریر، تخت پارک، صندلی غذا
دخترم
دیروز با مامانت رفتیم ست کالسکه و کریر و تخت پارک و صندلی غذا هم برات گرفتیم. البته هفته پیش مامانت با خاله هانیه ات رفته بودن سری سوم خریدهات رو هم انجام داده بودن که من یادم رفته بود اینجا بنویسم. تعداد و تنوعشون هم انقده زیاده که نمیشه نوشت و بعد اینکه همه رو تو اتاقت چیدیم عکس میگیرم میزارم اینجا یادگاری بمونه.
الان دیگه از خرید های اصلی فقط تخت و کمد و ویترین اتاقت مونده و دیگه همه چی داره آماده میشه. اونا هم بیان و اتافت رو بچینیم فکر کنم خیلی خوشگل میشه اتاقت عین خودت
دیشب هم با مامانت تا پاسی از شب مشغول باز و بسته کردن کالسکه و کریر و تخت پارک بودیم و هی تمرین میکردیم.
ست کالسکه آغوش هم داشت و منم بستم و برای تمرین اول چند کیلو میوه گذاشتم و بعدش هم دو تا لپ تاپ گذاشتم ببینم چه جوریه و میتونم باهاش راه برم یا نه. خلاصه قرار شده هر روز ببندم و تمرین کنم که وفتی به دنیا اومدی از لحاظ بدنی کاملا آماده باشم
همین دیگه یادت نره تو خودت باغ بهشتی...