ليليانليليان، تا این لحظه: 11 سال و 5 روز سن داره

شاهزاده مامان و بابا

دیشب دو ساعت خوابیدیم

1392/1/7 2:59
نویسنده : آرش
125 بازدید
اشتراک گذاری

دختر بابایی

دیشب مامانت یه کم علائم مشکوک دیده بود و خیلی نگران بود. نمیتونست بخوابه و نگران توی عزیز بود. تا حدود ساعت 3 که بیدار بودیم و حرف میزدیم و آخرش هم قرار شد صبح بریم بیمارستان پیش دکتر.

ساعت 5 صبح بود و خواب بودم که با صدای مامانت بیدار شدم و دیدم داره با تلفن با اتاق زایمان بیمارستان آتیه صحبت میکنه. قهمیدم این دو ساعتی که من خوابیده بودم رو هم مادرت نخوابیده بود. آخرش هم نتونسته بود تحمل کنه و زنگ زده بود بیمارستان. اونام گفتن که بیاد بیمارستان و آقای دکتر هم صبح اول وقت میاد اونجا.

خلاصه شال و کلاه کردیم و رفتیم بیمارستان آتیه. رسیدیم بیمارستان دم در نگهبان اورژانس گفت آقای دکتر معینی (دکتر شما و مامانت که قراره شما رو به دنیا بیاره) همین الان رفت بالا. 

مامانت که رفت توی اتاق صدای آقای دکتر رو شنیدم و کلا خیالم راحت شد. خود آقای دکتر چک کرد و ضربان قلبت رو گرفتن و سونوی سلامت جنین هم گرفتن و خلاصه بعد 3-4 ساعت گفتن حالت خوبه خوبه و هیچ مشکلی نیست. منم گفتم من که میدونستم زبان

در ضمن وزنت هم شده 2 کیلو و خورده ای... ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)