ساعت ها را جلو بکشید
ساعت ها را جلو بکشید میخواهم زودتر به دیدار شاهزاده بروم.
ساعت ها را جلو بکشید ذوق دارم و نمیتوانم پنهانش کنم یا منکرش شوم.
ساعت ها را جلو بکشید نفسم بند آمده است برای دیدن نفسم.
ساعت ها را جلو بکشید تجربه این حس را ندارم و نمیدانم چکار باید بکنم.
ساعت ها را جلو بکشید مادر شاهزاده بیشتر از این نمیتواند صبر کند.
ساعت ها را جلو بکشید میخواهم ببینمش همین و بس.
ساعت ها را جلو بکشید وگرنه از روی زمان خواهم پريد.
من نمیدونم وقتی میخواد به دنیا بیاد من چه حالی خواهم داشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی