تغييرات محسوس
شاهزاده من
چند روزی است مادرت می گوید خیلی بزرگ شده ای و کم کم هر کسی با دیدن مادرت حتی از راه دور میتونه تشخیص یده که یک شاهزاده تو دل مامانش داره هر روز بزرگ و بزرگتر میشه.
یک تکانهایی هم حس میکنه مادرت ولی نه خیلی محسوس. من که امروز هرچی گوشم رو گذاشتم روی دل مامانت صداتو نشنیدم. شاید خواب بودی شاید هم افتخار ندادی.
کم کم باید محیط بیرون از دل مامانت رو هم برای آمدن توی عزیز آماده کنیم. بین خودمان بماند یک فکرهایی در سر دارم که اگر بتوانم عملی کنم تقریبا به تمام قول هایی که برای آمدن تو به مادرت داده بودم عمل خواهم کرد. اصرار نکن بیشتر نمیتونم توضيح بدم که هم برای مادرت هم برای تو سورپرايز باشه
تو فقط از توی دل مامانت دعا کن که همشون رو عملی کنم. همین و بس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی